از کجا میای؟
سهشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۱
چیزی که میخوام در بارهش بنویسم شاید یکم گنگ باشه.
در انجام هر کاری قصد و نیتی وجود داره ولی اینکه این نیت از کجا و چی و چطور نشات گرفته شده مهمه. اینکه چه حسی داری وقتی اقدام به انجام یه کار میکنی. مثلا دنبال کار هستی، اولین و اصلی ترین دلیل کار کردن گذران زندگیه، اما اینکه در چه استیتی هستی موقع دنبال کار گشتن روی خیلی چیزا موثره که مهمترینش همون کار پیدا کردنه. مثلا ممکنه انقدر ضعیف شده باشی که فقط دنبال پول باشی یا ممکنه در حال حاضر یه شغلی داشته باشی ولی دنبال پیشرفت باشی. در حالت اول حاضری هر کاری انجام بدی، غیر مرتبط با رشته و علاقه و کلا هدفتو یادت میره. هدفت میشه پول دراوردن به هر قیمتی. اون موقعس که معیارهات رو فراموش میکنی و ارزش خودتو نمیدونی. طبیعیه، چون برای بقای خودت داری میجنگی. باید نیازهای اولیهت رو برطرف کنی. اون موقع کی به ارزش و معیار فکر میکنه؟!
اما در حالت دوم دیگه نیازهای اولیه برطرف شده. به فکر رسیدن به اهدافی هستی که چندین سال براش زحمت کشیدی یا شاید هم هنوز سینیور نباشی ولی از لحاظ خانوادگی و شخصیتی در مرحلهای باشی که فرصت سنجیدن اپشنهای مختلف رو داشته باشی بدون اینکه معیارهاتو زیر پا بذاری.
سعی کنیم همیشه در انجام هر کاری به وضعیت ذهنیمون توجه کنیم. بعضی وقتا نمیشه، باید معیارها رو یکم نادیده گرفت و شاید اصن معیارهامون خیلی فضایی باشن. ولی به هر حال اگر عجله نکنیم و یکم بیشتر صبر و تحمل داشته باشیم وضعیت خوب میشه. فقط باید یکم شرایط سختی که داریم رو تحمل کنیم و برای درومدن از چاله، خودمونو تو چاه نندازیم.
In the last analysis, what we are, communicates far more eloquently than anything we say or do.