روز دوم
سهشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴
امروز درد زیادی داشتم. سرم و مسکن زدم و خوابیدم.
به زمانهایی که باهام بدرفتاری کرد فکر میکردم. حس میکنم عقلم اومده سر جاش نسبت به هفته پیش.
منطقیتر فکر میکنم.
داشتم فکر میکردم باید مواردی که برام خط قرمزه رو در نظر داشته باشم و چون میدونم که اون این موارد رو رعایت نمیکنه به کل باید حذفش کنم و دیگه حتی بهش فرصت هم ندم.
و به نظرم درستترین کار همینه. ولی سخته. اولین باره که توی رابطه بلند مدت بودم و حذف برام سخته. ولی به نفع خودمه. ازین فرصتی که پیش اومده باید بهترین استفاده رو کنم و بطور احساسی کاملا ازش جدا شم.
امروز برای سفر جدید برنامه ریزی کردم و تصمیم گرفتم اتاقم رو مرتب کنم.
سورس