چرا از حق خودمان دفاع نمیکنیم؟
پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۹
فرض کن داری با یه کیف پر پول، تو خیابون راه میری، ناغافل یکی میآد و کیفت رو میزنه، چیکار میکنی؟
تو دانشگاه یه استادی داشتیم که همیشه ادعای خوب و متدین بودن میکرد و همیشه یک ساعت اول هر جلسه میرفت بالای منبر و از مشکلات جامعه میگفت، طوریکه انگار دانشجوها نیستن تو این جامعه و از اوضاع خبر ندارن. با مطرح کردن مشکلات مشکلی ندارم در صورتی که بحث دو طرفه باشه و قرار باشه چیزی یاد بگیریم و راه حلی مطرح شه. نه اینکه گوش مفت گیر بیاری و خودتو بخوای خالی کنی و وقتی که برای آموزش گذاشتن رو تلف کنی. و یه مورد دیگه از این استاد مدعی این که ایشون همیشه یک تا یک ساعت و نیم بعد از ساعت مقرر به کلاس تشریففرما میشدن.</br> یعنی مثلا کلاس ساعت ۳ شروع میشد، ایشون ۴:۳۰ میاومدن. و پذیرش این واقعا برام زور داشت، تا جایی که میتونستم اعتراض کردم به هر جا میشد ولی میگفتن فقط شما بیایی کافی نیست. به بچهها میگفتم که این استاد داره حق شما رو ضایع میکنه، دزدین همیشه کیف شما رو زدن نیست، اینم یه جور دزدیه. و جواب بچهها:
“چقد سخت میگیری، تموم میشه دیگه!”</br> “این درس همین یه استاد رو داره اعتراض کنیم که چی بشه، تغییر که نمیکنه!”</br> “همین یه ترمه دیگه!”</br> “اگر بفهمه رفتیم اعتراض کردیم، میندازتمون!”</br> “کسی به حرف ما گوش نمیکنه، اعتراض به جایی نمیرسه!”</br>
واقعا از این حجم از بیتفاوتی حالم بههم میخورد، اما من کاری که از دستم برمیاومد انجام دادم.
اگر بچهها، هر ترم میرفتن اعتراض میکردن به این وضعیت، حتما در ترمهای آینده بررسی میشد و وضعیت هماینطوری پیش نمیرفت، اما هر کی فقط به فکر خودش بود.
این موارد زیادن تو زندگی ما در ایران، میگم ایران چون من اینجا بودم فقط.
چرا اگر کیف پر پولت رو بزنن میدویی و تمام تلاشتو برای پس گرفتن کیف میکنی، اما زمانت رو که بارزشترین سرمایه توعه، کسی بدزده میگی سخت نگیر؟!
این دانشجوهای بیتفاوت، قبلا دانشآموزان بیتفاوت بودن و بعدا هم میشن والدین بیتفاوت و در نهایت شهروندان بیتفاوت و نتیجه میشه یک ملت بیتفاوت با سیستم فاسد.
بیتفاوتی حق دفاع دزدی ارزش سورس